نمیدونم چرا خدا هم با ما چپ افتاده دوستان از
پشت بهمون خنجر میزنند بدونی که آهمون بخواد
در بیاد همه بهمون خنجر میزنند از پشت بدونی که
بخوایم مثل خودشون عمل کنیم فقط رومونو
برمیگردونیم میگیم بی خیال رفیقم فدای سرت
فهمیدم نشناختی اشکال نداره خدا نخواست من
توی زندگیم پیش رفت کنم خدا همیشه نزاشت به
اون چیزی ک میخوام برسم آخه چرا خدا مگه بودن
اون در کنار من چقدر جای جهانت را میگرفت
عشقم همه چیزم بهم خیانت کرد رفت خدا چرا
همچین کاری با من کرد زندگیم رو به تباهی
کشیده شد آه خدا از دستت گله دارم خدا همیشه
برعکس خواستهایم عمل کردی همیشه نزاشتی
به اون چیزی که میخواستم برسم خدا خیلی
بعضی وقتا تنها میشم که مجبور میشم فکرهای
خیالی کنم شبها با فکرو یادو خیال اون سر رو
بالشت میزارم خداااا من خوابم نمیبره با خیال
بودنش کنارم خودمو خواب میکنم
هی خدا وقتی شب میشه غمو غصهام در میزنن
منم مهمون نوازی رسممه مهمون نوازی
دوستای خوبم خیلی دوستای با وفایی دارم عجب
وفا و مرامی دارن غم و غصه ک هر شب بهم سر
میزنند و از تنهایی سنگینم در میارنم شب ها
سکوت سردی میکنم بنام عشق ک وجودم را به تباهی کشید
♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥